۱۳۹۹ مرداد ۲۹, چهارشنبه

سه شنبه ۱۷ تير ۱۳۹۹ - ۷ ژوييه ۲۰۲۰

امروز هم اسبهایی دیدم که زنانی سوار بر آنها می رفتند. یادم آمد یک زمانی در ساحل دریای کاسپین، جانم گیلان!، آفتاب چنان داغ بود که نمی شد پا روی ماسه گذاشت. اسبی که جلوتر می رفت، مردی سوار بر آن بود و می گفت پا روی جای پای اسب بگذارم تا پایم نسوزد!!! همینطور به این خاطره فکر می کردم و با خودم تکرار می کردم:
زواله
گورش
اسبه پاماله یه شله فورشانه سر
پامج پامجه
پابردانده شه
رادوار

فارسی:

نیمروزِ آفتابی
داغ
جای پای اسب است بر ماسه های نرم
پا به پا
پا برهنه می رود
رهگذار! ( ره سپار!)

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر