۱۳۹۶ تیر ۱۱, یکشنبه

یک یاداشت: اول صبح!؟، بله اول صبح به همین سادگی! - گیل آوایی

اول صبح!!!!؟،
بله اول صبح به همین سادگی!!!!
با صدای کشکرتی که ناگاه بر نرده ی بالکن خانه ام می نشیند از خواب بیدار می شوم. سایه روشن بامدادی با کرشمه ی نسیمی که خنکای دریا را با خود دارد، خواب می برد و وسوسه ای خوش به حالانه باز می آورد. این پهلو آن پهلو می کنم. حسی بازیگوشانه انگار پلکهای چشمم را از هم می گشاید همچون کودکی که بازی اش گرفته باشد. از رختخواب بیرون می آیم. کتری را برای چای آب می کنم به برق می زنمش! تا جوش بیاید قهوه را بار می کنم. چای و گلاب در فلاکس همزمان است با جوش آمدن آب! چای هم برای ساعتهای دیگرِ یکشنبه ای که با دیوانگی کلیسا، رنگ و بوی دیگری دارد در شهری که بیشترینه اش سکوت است و خیابانهای تا دلت بخواهد خلوت!
ماشین اصلاح را بر می دارم. صدایش گوشخراش است. ریش می زنم. پاکش می کنم و از شرِ آن گوشخراشی اش راحت می شوم. به حمام می روم. خوش به حالم می شود. دوش جانانه ای می گیرم. از هیچ جا هیچ صدایی نیست همسایه هایم هفت پادشاه را خواب می بینند. انگار تنها بیدارِ این آبادی منم!
در آغوش گرم و نرم حوله ی قدی ام می روم. خودم را خشک می کنم. به آشپزخانه می روم. لقمه ای آماده می کنم. هنوز قهوه دارد دلبری می کند. عطر قهوه همه جای خانه ام را پر می کند. در آینه نگاه می کنم. کسی در آن به من خیره شده است. لبانش می جنبد. گوش می کنم:
تو می جانه آسیه خانم آسیه خانم / موو نجاره ترکاخانم آسیه خانم / جور اوتاقا دتابانم آسیه خانم /تی گاواره سر بنم اسیه خانم / آخ می جانی آخ می جانی / دیوه شله خولفه نونی....
اینقدر زمزمه اش کردم که حتی قهوه و پیپ و زمین و زمان و جان و جهانم با آن شد و دست برنداشت که نداشت! دیدم حالا که دست بردار نیست! این ترانه را تا آخر پیدا کنم چون هیچ وقت آن را تمام و کمال نخواندم! حالا هم که با این سن و سال هزار چیز در کله آدم جان آدم را می گیرد و مجالی نمی ماند ترانه ای را تمام و کمال از بر باشی و بخوانی اش!
ترانه را پیدا کردم. آن را گوش کردم. و نوشتم کلمه به کلمه! و این شد که با شما قسمت می کنم بی ترجمه فارسی!!!!
این را هم بگویم اسم شاعرش را نمی دانم و اسم آهنگسازش را هم نمی دانم!!! شوربختانه!!
اما خواننده اش را می دانم و می دانید و می دانند!!! پوررضا جانِ خودمان است!
تو می جانی آسیه خانم آسیه خانم
موو نجاره ترکاخانم آسیه خانم
جور اوتاقا "دترکانم" آسیه خانم
تی گاواره سر بنم اسیه خانم
آخ می جانی آخ می جانی
دیوه شله خولفه نونی
می یاره کو بوشو مو شون نتانم
سیاه کو در دیبه موو دئن نتانم
می دیل خایه سیاکوکول بوشونم
اگه بولبول نوخونی مو بخونم
آخ می جانه آخ آخودا
دیلخا دانه دامن کوتا
بالون نی یم هاوا بوشوم آسیه خانم
کرجی نی یم دریا بوشوم آسیه خانم
گالوش نی یم تی پا بشم اسیه خانم
تی واستی مو چن جا بوشوم آسیه خانم
آخ می جانی آخ می جانی
دیوه شله خولفه نونی
هادم نادداشی بوو یار موو نودونم
می یاری ناشی بوو یار مو نودونم
سو روزو سو شو موو در لاشی بومونم
تی جو گومرا بوبوم مو را نودونم
آخ می جانه آخ آخودا
دیلخا دانه دامن کوتا

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر